تبلیغات
http://p2up.ir/index.php?module=register&ref=944
اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



موضوعات
لینک دوستان
نویسندگان
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جدیدترین اخبار موزیک و ........ و آدرس persian-blog.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 206
بازدید کل : 35575
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



فرصت استثنایی کسب و کار اینترنتی

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 79
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 7
:: باردید دیروز : 7
:: بازدید هفته : 7
:: بازدید ماه : 206
:: بازدید سال : 668
:: بازدید کلی : 35575
تبلیغات
http://p2up.ir/index.php?module=register&ref=944

;)
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت: مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشتهبهم بدی، این هم پولش. بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت: چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می دی، می تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری. ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات ها خجالت می کشه گفت:"دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار" دخترک پاسخ داد: "عمو! نمی خوام خودم شکلاتها رو بردارم، نمی شه شما بهم بدین؟" بقال با تعجب پرسید: چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می کنه؟ و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!قفل رمزي براي درب ساختمان، اتاق، پاركينگ قلم خش گير خودرو ( رنگ فابريك)
تعداد بازدید از این مطلب: 411
موضوعات مرتبط: طنز و سرکاری , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

نویسنده : Mohsen Genius
تاریخ : پنج شنبه 2 آذر 1391
نظرات
مداحی به سبک سوسن خانم :)))
یارو مداحه اومده بود تو محله داشت سوسن خانم رو اجرا می کرد با ریتم : حرم طلا ... امام حسین ... میمیرم برات ... میخوام بیام دم حرمتون ... دس بزنم به ضریحتون ... ! :| ملت نمیدونستن باید سینه بزنن یا قر بدن ...؟! :| به قول برو بکس ادامه شعر هم باید اینطوری بوده باشه : شدم عاشق شمشیرتون ، میخوام بیام در رکابتون ، حالا میخوام بیام جنگ بکنم ، نگو نه ، نگو نمیشه ، این قلب من عاشقته عاشقترم می شه ... حالا جنگ ! خون ! کو اعظم ؟ بابا اسمش یزیده نه اعظم ... ! حالا یزیده , وزیده , خزیده ، پزیده ... :O هر چی باشه یزید باشه ... ! یزید خره یه دونه باشه ... ! کفشای سیاه پاشه ... ! خب نخون آخه عزیز من ! نخون ! مگه مجبوری ؟؟قفل رمزي براي درب ساختمان، اتاق، پاركينگ قلم خش گير خودرو ( رنگ فابريك)
تعداد بازدید از این مطلب: 851
موضوعات مرتبط: طنز و سرکاری , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

نویسنده : Mohsen Genius
تاریخ : پنج شنبه 2 آذر 1391
نظرات
تو قطار پسره به نامزدش ميگه همينكه رفتيم تو تونل گفتم نون بده صورتت رو بيارجلو تابوست كنم . از تونل اومدن بيرون پسره پرسيدحالا چندتا نون دادي گفت چهارتا! پسره :من كه فقط يه دونه گرفتم؟ یارو ازپشت ميگه: ديدم نانوايي خلوته منم سه تاگرفتم=)))قفل رمزي براي درب ساختمان، اتاق، پاركينگ قلم خش گير خودرو ( رنگ فابريك)
تعداد بازدید از این مطلب: 413
موضوعات مرتبط: طنز و سرکاری , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

نویسنده : Mohsen Genius
تاریخ : شنبه 20 آبان 1391
نظرات
یعنی ما همچنین مردایی هستیم!!
مدیر به منشی اش گفت :کارا تو کن 1هفته بریم شمال منشی به شوهرش زنگ زد که 1 هفته بایدبره مأموریت شوهرمنشیه به دوست دخترش زنگ زد گفت 1هفته خونشون خالیه ... دخترهم به شاگرد خصوصیش تلفن کردگفتکه یه هفته تعطیله پسرهم به پدربزرگش زنگ زدگفت که یک هفته تعطیله بریم مسافرت ... ...وپیرمرد زنگ زد و قرارشو با منشیش کنسل کرد... یعنی یه همچین مردمانی هسیم ما..قفل رمزي براي درب ساختمان، اتاق، پاركينگ قلم خش گير خودرو ( رنگ فابريك)
تعداد بازدید از این مطلب: 546
موضوعات مرتبط: طنز و سرکاری , ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4

نویسنده : Mohsen Genius
تاریخ : یک شنبه 30 مهر 1391
نظرات
بخند:)
لره اسیره ادم خورا میشه میندازنش تو دیگ باهاش آش درست کنند لره میخندیده بهش میگن تو داری میمیری چرا میخندی؟ میگه از ترس ریدم تو آشتون........***معلم : بچه ها کی درسو نفهمید بگه یک بار دیگه توضیح بدم شاگرد: اقا ما نفهمیدیم ...! معلم: میخواستی گوش کنی .. شاگرد: پدر سگ! معلم: چی گفتی؟ شاگرد میخواستی گوش کنی....!***دکتر برای يه بنده خدائی شياف تجويز کردم ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفتمچرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه***هااااای آقايون عزيزی كه اعتقاد داريد لوازم آرايش تحريم ميشه کلی می خندیم ...! به اينم فكر كرديد كه این قرص و پودرهایبدنسازی تحریم بشه کی باید بخنده؟***یه نفر داشت با خدا راز و نیاز میکرد .... از خدا پرسید : خدا جون میشه یه سوال ازت بکنم ؟؟ خدا : بله بپرس ... مرد : خدایا این درسته که میگن 1 میلیون سال واسه تو اندازه 1 ثانیه هست ؟؟ خدا : بله درسته .... مرد : اونوقت یک میلیارد تومن واست چقدره ؟؟ خدا : اندازه یه دو زاری ... مرد : عجب ... خدایا میشه یه دونه دو زاریبهم بدی ؟؟؟ خدا : آره فقط 1 ثانیه صبر کن .....:))قفل رمزي براي درب ساختمان، اتاق، پاركينگ قلم خش گير خودرو ( رنگ فابريك)
تعداد بازدید از این مطلب: 546
موضوعات مرتبط: طنز و سرکاری , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

نویسنده : Mohsen Genius
تاریخ : یک شنبه 30 مهر 1391
نظرات

صفحه قبل 1 صفحه بعد

تبلیغات
http://p2up.ir/index.php?module=register&ref=944
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید